سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دل نوشته هایی به وسعت بهار
 
قالب وبلاگ

 

اقاجان....

مولای ما هوایمان بارانی است

تویی بهانه ی ابرهای گریان دل ها...

مهدی جان

این جمعه بیا. این جمعه منتظران منتظر تر از همیشه اند.

این جمعه در قلب منتظران غریب نیستی.

تویی اشنا از دیار اشنایی...

خدا کند که این جمعه بیایی...

 


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 92/7/30 ] [ 3:39 عصر ] [ حدیث ] [ نظرات () ]

 

چه انتظار عجیبی تو بین منتظران هم عزیز من چه غریبی...

عجیب تر انکه چه اسان نبودنت شده عادت...

نه کوششی نه وفایی...

فقط نشسته وگوییم...

خدا کند که بیایی...

 


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 92/7/30 ] [ 3:38 عصر ] [ حدیث ] [ نظرات () ]

ناجی تمام خوبی ها

 شانه هایم سخت سنگینی می کند و احساس می کنم پشتم زیر خروارها بار در حال خم شدن است

ای غایب از نظر می دانی

نمی دانم چرا عطش سرخ نگاهم را نادیده گرفتی.گلایه ندارم بلکه مصمم تر در کوچه های انتظار به جستجوی حضور ابدیت می گردم. دیگر خسته شدم از این که نگاه سنگین پونه ها را یدک بکشم.اخر دیر زمانی است عطر دلاویز خود را به جویبار نمی بخشند و می گویند هیچ حضوری صاف نیست.

 کوه ها راز استواری را با ابرها که می گذرند پچ پچ می کنند.دیگر همه از همه جا بریده اند.کودکان طرح درد را ترسیم م کنند وانسا نها در به در دنبال کیمیا!همان صداقت دیرینه می گردند.

اخر مگر نمی دانی به یغما برده اند تمام هستی نیلوفر را و به یادگار سیلی محکم بر صورت او نواختند.مگر کبودی صورت نیلوفر ها برایت اشنا نیست؟

 مگر تو شاهد نیستی که چگونه لاشخوران وحشی به نسل کشی پرداخته اند ان هم در سرزمینی که قبله ی اول محمد رسول الله بود! چه حکمتی در غیبتت هست که ما از فهم ان عاجزیم؟

بیا...

بیا که دیگر ضریح چشمانم جایی برای دخیل انتظار ندارند.


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 92/7/30 ] [ 3:34 عصر ] [ حدیث ] [ نظرات () ]

شیعیان مرا نمی خواهند

شیعیان مرا نمی خواهند...اینست جوابی که مولای غریب ما به یکی از مریدانش داد.

حضرت در حالی که بسیار ناراحت بودند فرمودند: (از صد نفر یکی از ان ها از ته قلب برای فرج من دعا می کنند اگر فقط شیعیان ایران یک بار برای ظهور من انقلاب می کردند و با هم مرا می خواستند خداوند ظهور و فرج مرا می رساند).

اری!اگر همه ما باهم یک انقلاب درونی و اخلاقی پیدا کنیم و باهم همدل شده و زمینه را برای ظهور سرور مظلوممان فراهم کنیم حتما ظهور ان حضرت فرا می رسد. به فرموده ی یکی از بزر گان اگر همه ی ما یک حالت انقطاع پیدا کنیم و یکباره دلمان از همه جا بریده شود و فقط متوجه امام زمانمان شودحتما به خواست خدا ظهور انجام می شود.

گاهی برای یک مسابقه فوتبال چون قلب اکثر مردم متوجه خدا شده و باهم دعا می کنند نتیجه را تغییر می دهند و این سخن خداست که فرموده:(اگر دعای شما نبود خدا به شما توجهی نمی کرد).

پس بیایید و برای امدن کوکب اسمان بی ستاره یکدل شویم.

بخواهیم که بیاید...


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 92/7/30 ] [ 3:33 عصر ] [ حدیث ] [ نظرات () ]

آسمانم آبی است

زمینم سبز سبز است

و دلم به نیلی می گراید

آبی و سبز ونیلی باهم

می تواند رنگین کمان کوچکی باشد

در میان آسمان دلم

در بالای آبشار خروشان قلبم

رنگین کمانی که تنها سه رنگ دارد

ولی کافی است برای روشنایی دلم

سالهاست دلم منتظر آفتابی شدن هوایش

است در هوای بارانی

تا رنگین کمانی ببیند به رنگ آسمانی

السلام علیک یا اباصالح المهدی (عج)

                                     (نوشته:حدیث)


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 92/7/30 ] [ 2:41 عصر ] [ حدیث ] [ نظرات () ]

آنقدر گفتم شنیدم کآخر خود خستــه گشتــــم

آنقدر دل ها شکستم از شکستن های قلـــبــم

آنقدر قلبــــم نگفت تا خودش هم خســـته شـد

آنقدردرد هادرسینه دارم که وجودم خسته شـد

آنقدر ناگفتـــــنی ها در میان دردها دارم نــــــگو

آنقدر بغض ها که بشکست بر سر راهت نگـــــو

آنقدر رویا کـــه پرپر شد مــــــــیان خاطراتــــــــم

آنقدر آقا نیــــامد تا شکستـــــــم در خـــــــــودم

                                                                 (حدیث)

 


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 92/7/30 ] [ 2:35 عصر ] [ حدیث ] [ نظرات () ]

گفتنی ها بسیـــار دارد دلــــم            آرزوهـــــــــا بــســـیــــــار دارد دلـــــــــم

کس نداند درد و غم درد دلـــم            کس نداند شـور و شــوق دارد دلــــــــم

شور و شوق وصل یار دارد دلم            بغض های نشکفته درسجده هادارددلم

نیمه شب ها گریه ها دارد دلم           آرزوی وصل یار در جمعه ها دارد دلـــــــم

(اگه جسارت نباشه:سروده ای از خودم)


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 92/7/30 ] [ 2:19 عصر ] [ حدیث ] [ نظرات () ]

شاید این جمعه بیاید...شاید...

آخر کدام جمعه؟  آخر کدام شاید ها؟

آخر کدام عشق است که این جمعه ها را به هم گره بزند و آمدنت نزدیک شود؟

آقا جان!دیگر نمی پرسم چرا نمیایی؟

چون می دانم نیامدنت عذری دارد به گردن من...

دیگر بهانه نمی کنم چرا به خوابم نمیایی؟

چون می دانم خواب هایم هم دنیایی شده...

دیگر میان مردم جستجویت نمی کنم...

آخر میدانم این خیابان ها جایی برای تو ندارند...

آقا جان!با اینکه ندیمت ولی احساس می کنم دلم برای بوی خوشت برای دستهای مهربانت تنگ است.

مادرت حضرت زهرا(س)بی حسین شد...

 به بهای حسینی شدن ما به بهای اینکه روزی که پسر منتقمش میاید پشتش باشیم و فقط برایش نامه ندهیم.

اما...اما حسینی نشدم...

مهدی جان امام مهرابانم مولای مظلومم!

تورا به غربت جد غریبت حسین(ع) بیا...

آقا جان!ما را به خدایت ببخش و بیا.

تورا به خدا بیا...

 


[ پنج شنبه 91/9/30 ] [ 4:5 عصر ] [ حدیث ] [ نظرات () ]

مگر روز جمعه روز عید مسلمانان نیست؟

پس چرا شیعیان روز عید جمعه را به ندبه و گریه و ناله در فراغ صاحب و مولای خود می گذرانند؟

                                             

چرا امام صادق(ع) در روز جمعه ندبه خوانده و این دعا را به ما اموختند؟

چرا به ما گفته اند در فراغ ان حضرت گریه کنیم تا جایی که خود ایشان هم فرمودند   ):انا صابر علی هذا الامر و لکن اندبونی اندبونی اندبونی)

یعنی من بر این امر(غیبت) صبر می کنم ولیکن شما بر من بااه و ناله ی بلند گریه کنید گریه کنید گریه کنید.(1)

چرا؟...

اگر اهل درد باشیم و معنای وازه ی عشق را تا حدودی باور کنیم اگر بفهمیم ارتباط عاشق و معشوق یعنی چه اگر بفهمیم که ما یتیم هستیم و اگر باور کنیم که جدایی از امام زمان (ع) یعنی چه دیگر نیازی نیست که به ما گفته شود گریه کنیم بلکه وجودمان حس می کند زمان زمان گریه است.باید حس داشت تا درد را فهمید و باید اهل درد بود تا تشنه ی درمان شد.

ایا تا به حال کسی به دردمند گفته است ناله کن یا او خودش ناله می کند؟

ایا کسی به یتیم می گوید در فراغ پدرت گریه کن یا او خود گریه می کند؟

پس زمان زمان گریه است که مولایمان می فرماید شما بر من گریه کنید و ناله سر دهید.

 


[ جمعه 89/12/27 ] [ 4:47 عصر ] [ حدیث ] [ نظرات () ]

روضه اقا شنیدنی است.روضه امام مضلوممان روضه مولای غریبه مان...

کسی که علی مظلوم برایش اه بکشد!کسی که موسی بن جعفر غریب برای غربتش گریه کند کسی که امام رضای غریب الغربا در موردشان بگوید    ):او شبیه من است).

اشک چشمان زیبای او بر هر سامانی باریده است قلب مهربان پیامبر(ص) در سینه اش است دست یتیم نواز علی(ع) لطف و عنایت مادرش زهرا(س) عبادت امام سجاد(ع) علم امام باقر و امام صادق(ع) شرح صدر امام کاظم(ع) رضایت امام رضا (ع)سخاوت امام جواد(ع) هدایت امام هادی(ع) واخلاق کریمانه ی پدر بزرگوارش امام حسن عسگری(ع) در او جمع است.

دیگر از حسن جمال یوسف و صبر ایوب و استقامت نوح و...دیگر نیاز به گفتن نیست.

مصیبت اینجاست که چنین مخلوق با عظمت خدا اینقدر غریب و مظلوم است.

او خانه نشینی امام علی (ع) را به جان دل خریده او نیز همچون علی مظلوم است.جای اورا حق اورا و خلافت او را نیز غصب کردند.فکر می کنید غاصبین سقیفه نشین امروز چه کسانی هستند؟

چشم باز کنید غاصبین امروز خلافت اخرین امام انانی اند که غرور و خودخواهیشان به جایی رسیده که دنیا را مال خود می دادند و خود را سلطان بزرگ دنیا می خوانند.دم از حقوق بشر می زنند وبویی از انسانیت نبرده اندمیگویند خواهان صلح و اصلاحند ولی صدای تیرو تفنگشان از یکسو و دامان خونین انها از سوی دیگر نشانگر انست که انهایند دشمنان مصلح اخرالزمانند.

اینست روضه ی غصب خلافت علی زمان.


[ جمعه 89/12/27 ] [ 4:44 عصر ] [ حدیث ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 6
بازدید دیروز: 4
کل بازدیدها: 29920